خب گفتم امشب شب وبلاگ نویسیه باید به اینجا سر بزنم اینجا میتونم حرفایی رو بزنم که گفتنش جاهای دیگه سخت تره زاییدن...
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 33
طبق معمول از تصمیماتم اینجا مینویسم
میخوام بگم که شدیداً به فکر مهاجرتم
خسته شدم ازین خاک و ساکنینش!
خسته و بی انگیزه و ناامید!
کاش زودتر به فکرش میفتادم و هرجوری بود بابامو راضی میکردم
کاش قبل از این همه گرونی مصمم میشدم
اما میرم
یه روزی میرم هرچقد هم دیر!
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 70
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 64
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 76
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 97
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 86
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 91
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 87
تا الان این ماجرای دل زدن به دریای منو فقط من میدونم و یکی از دوستام
اینکه من دلمو زدم به دریا و گفتم که دوستش دارم
و مهم تر اینکه اون رفت
دوماهه که رفته
و من هنوز با این موضوع کنار نیومدم
چون یهویی بود
چون دلیلشو نمیدونم
چون حتی نمیدونم حالش خوبه یا نه
چون دستم به هیچ جایی بند نیست
چون یکبار پا گذاشتم روی غرور و قواعدم
چون شکست خوردم تا اینجا و اینطور که پیداست
چون دوستش داشتم
زاییدن...
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 95
برچسب : نویسنده : siyahehayesepid بازدید : 120